« هوار ثانیه های زیر خاکستر »

ثانیه های باتو بودن ، مثل زغال مدفون شده زیر خاکستر -خاکتسر ساعات بی تو بودن - بالاخره میسوزاند !

« هوار ثانیه های زیر خاکستر »

ثانیه های باتو بودن ، مثل زغال مدفون شده زیر خاکستر -خاکتسر ساعات بی تو بودن - بالاخره میسوزاند !

53


وقتی کسی را دیوانه وار دوست داریم ...

وقتی از تمام تنفس هایمان بی قراری  می بارد... اضطراب میچکد...

وقتی تپش میگیرد ، قلب از« تصور نزدیک بودن او»  ... تنها «تصور » نزدیک بودن او...

وقتی می لرزند زانوان از تلاقی دوچشم ، چشمان ملتمس و « ذلیلانه » لرزان ما   و ... چشمان مبهم « محبوب دور از چنگ » ...

وقتی که نمیتوان ابراز کرد محبت را  و فرو می بلعیم «آتش کلماتی»  را که فریاد میزند «زیبایی های زخم زن قلب » را ... « زیبایی هایش  » را ...

وقتی احساس « خفگی » میکنیم ...

آنوقت است که حسودیمان به تو میشود که «خدایی و بی نیاز»  ...

« بی نیاز»  از اینکه دیگران  بدانند چقدر آنها را دوست داری .

 

...

و انگار تو« تنها محبوبی» هستی که  قبل از عاشقت ، « عاشق » میشوی .


انت الطالب و المطلوب .