« هوار ثانیه های زیر خاکستر »

ثانیه های باتو بودن ، مثل زغال مدفون شده زیر خاکستر -خاکتسر ساعات بی تو بودن - بالاخره میسوزاند !

« هوار ثانیه های زیر خاکستر »

ثانیه های باتو بودن ، مثل زغال مدفون شده زیر خاکستر -خاکتسر ساعات بی تو بودن - بالاخره میسوزاند !

۴۲

    به یاد داری بر قله کوهی بودم ...

    -بزرگ برای من و کوچک برای تو-  ؟!

     

    به یاد داری که « صاقانه »  خواستم  از تو ، پروازی بدون  « بازگشت » را ؛‌

    -صداقتی ،  «زلال »  برای من و  « خام »  برای تو- ؟ !

     

    هبوط کردیم برای « پختگی »  ...

    اما  ُ٬ سوختیم و خاکسترمان هم دیگر ،  به گرد  پای قله نوردانت نمیرسد !

     

    خامی « کودکانمان » زیباتر نبود ؟!

     

نظرات 2 + ارسال نظر
شیرین یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:14 ب.ظ http://tanhaeiii.blogfa.com

سلام
این یکی خیلی دلنشین بود

فریناز یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:25 ب.ظ

خیلی قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد